سكس خيلي خشن - کون دادن من به سه نفر در یک روز

خشن سكس خيلي سكس با

کون دادن من به سه نفر در یک روز

خشن سكس خيلي سكس با

سكس با ليلا خانوم حشري

خشن سكس خيلي کون دادن

این خشونت دوست داشتنی

خشن سكس خيلي سکس خارجی

سکس خارجی کلیپ سکسی‌ زیبا و خفن مخصوص جلق آلِکسا گریس

خشن سكس خيلي سکس لزبین

خشن سكس خيلي کون دادن

خشن سكس خيلي سکس خارجی

خشن سكس خيلي اوج لذت

خشن سكس خيلي سکس خارجی

سکس خارجی کلیپ سکسی‌ زیبا و خفن مخصوص جلق آلِکسا گریس

خشن سكس خيلي کون دادن

سکس خارجی کلیپ سکسی‌ زیبا و خفن مخصوص جلق آلِکسا گریس

کون دادن من به سه نفر در یک روز

حالا وقتی وارد مقوله سکس می شیم، دوست دختر من فکر می کنه اگه نمایش من از سکس بیزارم رو بازی کنه من بهش امتیاز می دم. البته زندگی خودته و باید لذتش رو ببری. من قبلاً فکر میکردم که همه افراد بیگناه شناخته میشوند تا زمانی که در یک دادگاه گناهکار بودنشان ثابت نشه. اینه که ما به خودمون این حق رو می دیم که جای شما تصمیم بگیریم. ولی مثل اینکه امروزه روز با بستن یک اتهام آبکی تجاوز بدون وجود هیچگونه مدرک قاطعی چنان مرد بیچاره آچمز میشه که باید با زندگی و حرفه آش برای همیشه خداحافظی بکنه ،حالا میخواد گناهکار باشه و یا نه ولی بهرحال فاتحه اش خوانده است. اگر امروز که هیچ جوانمردی نتوانست این ازدواج را به او هدیه کند، با نامردی که به خودش اجازه داد آینده دختر جوانی را یکسره به تباهی بکشد، برخورد قاطعی نشود، این ماجراها ادامه خواهند داشت. در ضمن خشونت موجب میشه کمی از فشارهای عصبی مون کم بشه. سوگل خانم شما مازوخیست هستین که با خوندن این وبلاگ خودتون رو آزار میدین! و در نتیجه مشکل بین خارج نشینها و داخل نشینها پیش می یاد…. به مرور زمان و هنگامی که اسفنکتر یا دریچه مقعد شل شد به دلیل احساس پر و خالی شدن انتهای روده بزرگ احساس لذتی به زن دست می دهد ولی از این طریق امکان ارضای جنسی زن وجود ندارد و زن ارضا نمی شود. بدون اینکه ثانیه ای به همسر اون مرد فکر کنه و احساس کنه که آیا من ناخودآگاه با این کارم، نمی گم لیاقت من همینه که ابزار سکس توی مرد باشم؟ حس نمی کنه که باید عکس این رفتار کرد و به جای حمایت از دو نفر خائن از زنی که هم جنس خودشه و هم درد خودش حمایت بکنه. ولی جون هرکی دوست داری نماینده ما نباش…. باید یاد بگیریم که یک دختر احساساتی مهربان متولد مهر هم می تواند قصاص بخواهد. هیچکس نمی تونه ادعا کنه که از سکس متنفره حتی من! به نوشته های همین وبلاگ نگاه کن. من همون روز رابطه مو کات کردم و نتیجه این شد اون بحثهای فلسفی الان به سکس کشیده شده. وا ین به این معنی نیست که من زنها رو موجود بدون هیچ عیب و مشکلی میدونم و تمام تقصیرات گردن مردهاست…. حتما تو دنیا کسایی هم هستن که تو زندگی سکس اولویت اولشون نیست…. ممنون از اینکه ما زنها رو بهتر از خودمون می شناسید :D…. همونطور که با فریاد کشیدن و شکستن کاسه بشقاب این اتفاق میوفته. و البته خیلی خیلی دلایل اجتماعیه دیگه. صادق چوبک هم در یکی از داستانهایش از قول زنی میگوید که از کتک خوردن توسط شوهرش که بوی عرق بدنش آزار دهنده بود و لباسهایش بوی الاغ بارکش میدادند ، لذت میبرد. خشونت در خدمت خشونت نیست در خدمت هدفه. واسه دیدن کلیپ با کیفیت خوب روی این لینک کلیک کنید و از تماشاش لذت ببرید. هم به این نتیجه رسیدن که جامعه بی هویت شده ولی شاید در راه اصلاحش خودشون با کسایی که داخل کشور هستن هم نظر نباشن… یعنی شاید اونها هم این بی هویتی رو درمان می کنن ولی با معیارهای ایران هنوز بی هویتی هستش…. ولی درست که زنها باید خودشون رو اصلاح کنن…. و ارزش دیگه ای به مرد قائل نیستن…. لینکهایی ساقی عزیز گذاشتند نشون می ده که این گرایش به تابعیت و در ادامه، لذت از خشونت مثل یک شیطان مقیم همواره همراه ماست و به قول بریجیتا ما اهرمهایی رو برای کنترلش در اختیار داریم. دوست بزرگوار من، می دونم حرفم تلخ هست، اما متاسفانه با شدتهای کم و زیاد من دروغ رو به جرات می تونم بگم در تمام زنهای ایرانی می بینم. ویدا جان امیدوارم فحش و توهین تلقی نشه. به شخصه باورم این هست که تازه اگه دست به کار بشیم می تونیم نسل های آینده رو نجات بدیم. لطفا به هیچ وجه چنین برداشتی ننمایید و به گیرنده های خود دست نزنید. یعنی تمام وجودت عطش دیدن فیلم پورنو خونه دوستت و وانمود کردن اینکه من از این کثافت کاری ها بیزارم. مثل اینکه امروزه روز یک ابزار جدید برای ترور شخصیتهای مخالف پیدا شده و اون هم اتهام تجاوز به ناف طرف بستن است. و فکر می کنی مرد رو ابزار فروکش کردن احتیاجات خودشون می دونن…. من نمی دونم این مردها کی یاد می گیرن که اینقدر از طرف خانمها اظهار نظر نکنن…… هر چقدر دلت می خواد نظر خودت رو نسبت به ما زنها بگو…. توی سکس اگه هر دو نفر از تبدیل شدن به حیوون لذت می برن به کسی آسیب نمی زنند تو بقیه جنبه های زندگی مثل حیوون نباشیم هنر کردیم! هر جور شده ببينيد سکس لزبین ایرانی. هر وقت فهمیدم که خیانت کرده اونوقت یک فکری می کنم…. ویدا جان ببین من الان دلم می خواهد یک آزارا داشته باشم. تا وقتی زنان به این باور نرسن که مسئول زندگی خودشون، خودشون هستن… تا وقتی ندونن چطور از استعدادهاشون استقاده کنن… راه به جایی نخواهیم برد…. اگه می خواهی تو سکس مثل یک خانم با وقار باشی از روش یهودی های ارتدکس پیروی کن که خودشون رو تو یک ملافه می پیچن و از توی یک سوراخ توی ملافه سکس دارن اونم برای امر مقدس تولید مثل. البته اینم بگم که احساس میکردم اصغر از این اتفاق شرمنده است. فکر می کردم که شما خانم خویشتن دارتری باشی که برخلاف ویولیتا تن به هر رابطه ای نمی دی. وقتی براش تشریح کردم که جزئیات سکسشون چی بوده حاج و واج موند و بعد از اون بود که دیگه هرگز حاضر نشدم ببینمش به رغم اصرارهای زیادی که کرد. دراصل هم علت خلق این نوشته شنیدن خبری مبنی بر تجاوز سیزده نوجوان به یک دختر بود و خاموش کردن سیگار برروی بدن ان دختر…اما وقتی ما این روزها شاهد خشونت و بی اخلاقی در همه ابعاد در جامعه هستیم از دعواهای خیابانی تا بگومگوهای و بداخلاقی های بین مسوولان مملکتی پس فکر کردم باید بسیار فراتر از بررسی یک نوع از خشونت به ان نگاه کرد. یعنی دقیقا بدونیم که چی ارزش هست چی نیست؟! که پاسخ اثبات کنه کلا پایه و اساس منطق مقابل متزلزل هستش و تمام راهها رو در یک قدم ببنده… و به اصطلاح طرف رو مات کنه… خوب با این تعریف من فکر می کنم طرف مقابل باید فکر کنه که چرا منطقش اشتباه بوده… نه اینکه چرا طرف مقابل مات کرده…. من نمی دونم کجا زندگی می کنی، اما اطمینان دارم بارها و بارها دختران زیبایی رو دست در دست پسران سیاه پوست و بدترکیب دیدی. به تعداد آدمها رو زمین سلیقه در این زمینه داریم و هیچ کدام به اون معنی انحراف نیست. اون هم در جواب من گفت: تا وقتیکه تو نخواهی باهاش لاس بزنی. مسئله خشونت مهار نشده و تجاوز به وجود یک انسان هست که همچین اتفاقی رو میافرینه. اینکه در تمام انسانها وجود داره به صرفه ترسناک نیست. ولی نسبت به همدیگه حکم صادر نکنیم… و اما در آخر من منظور شما از پاسخ دندان شکن رو نفهمیدم…. و امیدواریم شما مومنین و مومنات در لحظات سکراور خلسه مخصوصا در شب بیداری های خالصانه مارا از دعای خود فراموش نفرمایید …. بهتر است نگاهی به آزمایش های زیمباردو در دانشگاه استنفورد هم بیاندازید. ممکنه که خیلی ها فکر کنند که این مسا ئل با زندگی روزمره ما سر و کاری نداره ولی مشگل در این است اگر اصل اول که بیگناهی شخص است در صورت عدم وجود دادگاه زیر پا گذاشته شود پس منتظر باشید که در زمان کوتاهی همین شتر هم در خانه شما بخوابد. در خصوص مسئله سکس همین طور هستش. وقتی کاری که ازت می خوان رو انجام می دی از چشمشون می افتی و وقتی درست رفتاری رو می کنی که نمی خوان عاشقت می شند. ولی با توجه به جمله شما فکر می کنم تعریف شما از پاسخ دندان شکن فرق داره…. اگه حمایت هم نکنه می گن بیعرضه هستش…. از خشونت عریان و کور پرتغال کوکی که در نیمه دوم فیلم به خشونت سازمان یافته انسانهای متمدن علیه یک دیوانه تبدیل می شه، تا قتل عزیزترین ها در شاینینگ و غلاف تمام فلزی که فکر نمی کنم کسی ندیده باشه. اینکه چرا چنین چیزی را خواستم مهم نیست. به جای شنیدن حرف و نظر دیگران…. اسم این اجازه سوءاسفاده ندادنه. حتی این که باهاش سکس کرده بود برام مهم نبود. ولی این به این معنا نیست که مردها هم در این شرایط مشکل داشتن جامعه زنان می تونن از خطوط قرمز رد بشن و وارد حریم زنان بشن و اینبار مدل مردسالاری عوض بشه… یکزمانی بردگی آشکار بود… تبدیل بشه به بردگی فکری…. بسیاری از رفتارهای انسان ها ، ریشه در زمان غار نشینی و زمان های نزدیک به آن دارد. مثلا من به هیچ وجه نمی پذیرم زنی که متاهل هست، بخش زیادی از زندگیش رو پای چت کردن با مرد یا مردهایی غیر از شوهرش بگذرونه و اسم این کار رو هم خیانت نگذاره. اگه خواستی در مورد ریشه هاش صحبت کنیم، ولی حدسم اینه که سعی کنی بدون اینکه به این حرفها فکر کنی فقط یک جواب دندان شکن بدی. پارامترهای انتخابشون به مراتب سکسی تر هستش. همه یا می تونن تو این لجنزار غوطه ور بشن و مثه شما لذت ببرند! به نظر من این جز حریم خصوصی هر شخص هستش…. اصلا بچه که بودیم هم داشتیم چنین چیزی توی بازیهامون… می گفتیم استوپ استوپ من برم آب بخورم بیام یا استوپ استوپ پام پیچ خورد مثلا! امروز در اخبار دیدم که چند تا گروه فمینیستی هم از فرصت استفاده کرده و با بالا بردن پلاکارد خواستار محکومیت آقای استراس خان شده بودند. و مطمین باش اگه ما یاد بگیریم به حریم خصوصی مردم احترام بذاریم جامعه هم دچار هیچ مشکلی نخواهد شد…. ببین برای زنی که سالها تجربه زندگی مشترک داره، پارتنرهای زیادی رو تجربه کرده و حتی به این نقطه رسیده که خودش رو می شناسه به نظر من نباید اولویت ها تا این حد سکس باشند. یادم میاد جوون که بودیم با رفیقامون یه جمله 2 کلمه ای داشتیم » شیر اطمینان » که خیلی کمکمون می کرد. دوستان شهواني عزيز سلام من يه پسر فوق العاده سكسي و حشريم كه بخاطر غرورم يكي دوبار بيشتر تو زندگيم به دختر جماعت پيشنهاد ندادم نه قيافه ي خيلي خاصي دارم كه هردختري منو ارزوي خودش بدونه و نه پول و ماشين و تنها چيزايي كه دارم شادابي و سر زندگي و انرژي و سرزبون وهيكل فيت نسي خيلي خوبمه كه خيليا بخاطر همينا هوامو دارن و سعي ميكنن باهم تايممون رو بگذرونيم من رزمي كار حرفه ايم تو دوران اوج خودم كه درگير تمرين و مسابقاتم بودم يكروز تصميم گرفتم تو يه كلاس اموزش نرم افزار تو تهران شركت كنم كه مربوط به رشتم بود خلاصه ثبت نام كردمو رفتم سركلاس نشستم يك محيط دوستانه بينمون ايجاد شد و من سه تا دختر همكلاسي هم داشتم استاد كلاس خيلي باهام صميمي شده بود و طي دوره مون همش از من و هوشم تعريف ميكرد تو اين حين من تو كف يكي از دختراي كلاسمون بودم بنام ليلا ليلا خانوم قصه ما كه يه دختر قد بلند باصورت كوچيك ولباي غنچه اي و چشماي گرد بود منو حسابي گذاشته بود توكف هرموقع كلاس تموم ميشد تا از موسسه ميومدم بيرون ميديدم نزديكاي در خروجي محوطست كه حدودا ٤٠ ٥٠ متري فاصله داشت ازمن و منم بي خيالش ميشدم و پيش خودم ميگفتم ديوث چه عجله اي داره كه بره بده اصلا قسمت نميشد باهاش حرف بزنم تااينكه مسابقات كشوري شد و دوتا مدال گرفتم منم واسه اينكه برم تو دنياي ليلا يه جعبه شيريني خامه اي گرفتمو بردم موسسه و روزنامه مو كه اسممو بعنوان قهرمان زده بود بردم استاد خيلي ازم تعريف ميكردو خلاصه ليلا هم نظرش بهم جلب شده بود از اونجايي كه براي هر جلسه اموزش مسافت زيادي رو تاموسسه ميرفتم و لپ تاپم وزنش سنگين بود يكي دوبار پيش ليلا غر زدم كه اونم از خداخواسته گفت اره بيا از لپ تاپ من استفاده كن اينجوري تو لپ تاپ نمياري كه اذيت شي و به منم ياد ميدي كارهايي كه استاد ميگه رو انجام بدي كه بهتره برا جفتمون منم قبول كردم دوماه از اموزشمون گذشته بود ومن هنوز كاري نكرده بودم يروز بلاخره قبل رفتنش رسيدم بهش و تايه مسيري رو بهم رفتيم كه هركاري كردم نذاشت حساب كنم اخه اون ٣١ سالش بود و من ٢٦ گفت زشته وقتي بزرگتر كنارته دست تو جيبت كني منم چيزي نگفتم و قبول كردم گفت شمارتو بده احتمالا جلسه اين هفته رو نيام و براي پي گيري نرم افزار كه چيكار كردين باهات تماس بگيرم منم شمارمو دادم و اون باهر دوتا خطش بهم ميس داد خدافظي كرديمو رفتيم همش باخودم كلنجار يرفعم كه بگم بهش يا نه همش ميترسيدم عكس العمل بدي نشون بده و ابروم بره يروز حين اموزش كه كناش نشسته بوديمو استاد هم داشت پاي وايت برد يه سري مطالب مي نوشت من تصوير صورت ليلارو كه دستشو گذاشته زير چونش ولباش اماده خوردن شده رو ديدم واي خدا لباش با يه رژ بنفش تيره حسابي خوردني بودن همونجا راس كردم دلمو زدم بدريا وبهش اس دادم كه حواست هست خيلي ماچ كردني شدي نميدونم چم بود كه اين اس رو دادم ميترسيدم از عكس العملش و ترسيدم ابروم بره كه بهم اس داد ممنونم عزيزم نظر لطفته منم كيف كردمو وقتي ديدم اينجوري جواب داد گفتم خوشبحالش گفت كي منم تو اس جواب دادم دوس پسرت پرسيد چطور كه منم جواب دادم اخه خيلي خوبي خيلي ماهي و دوست داشتني هيچي بهم نگفت منم اسي بهش ندادم جلسه تموم شد ومثل هميشه زودتر رفت منم تا اومدم برم استاد مخمو گرفت به كار كه اره اگه همينجوري فعاليت كني اين نرم افزار ايندتو تامين ميكنه و همش پيش خودم ميگفتم ديوث ليلا رفت بزار برم بلاخره صحبتاش تموم شد منم با نا اميدي رفتم پايين يه حسي داشتم گفتم بزار بهش زنگ بزنم كه ديدم باكمال تعجب دم در وايساده منم خوشحال دوييدمو رفتم پيشش و تا اومدم حرف برم گف ببين من يه دخترم كه اصلا تو فاز محبت و دوس داشتن و دوس پسر و اينا نيستم پس وقتتو الكي پاي من نزار اب پاكيو ريخت رو دستم هيچي نگفتمو رفتم يكي دوروزي نگذشته بود كه ديدم اس داد سلام چطوري نيستي گفتم خودت خواستي برم و رابطمون ازونجا شروع شد حدود دوماه ديگه طول كشيد تا تونستم خودمو حسابي تو دلش جاكنم بعد از يكي دوبار رستوران سنتي و قليون بلاخره خونمون بدليل فوت يكي از فاميلاي شهرستان خالي شد منم بلافاصله به ليلااس دادم كه خيلي نامردي گفت چرا منم جواب دادم ادم يه كسي مثل تورو داشته باشه بعد تخم مرغ بخوره مردم بخدا كه پرسيد چراتنهايي منم دليلشو گفتم كه برگشت جواب داد بيام برات غذا درست كنم خدايا باورم نميشد دقيقا همون چيزي كه انتظارشو داشتم گفت ميام ولي كاري نكنيما منم گفتم تو بيا هرچي تو بخواي قرارمون ساعت ٤ غروب روزاي اوايل دي ماه بود رفتم سر خيابون دنبالش تا ديدمش كيرم شق كرد يه ساپورت مشكي با يه بافت بلند كاموايي كلاهدار سفيد كه دور كلاش پشم داشت يه ارايش نيمه غليظ كرده بود كه دوس داشتم رفتيم خونه يكم ازش پذيرايي كردم نشسته بود رو مبل منم هيكل رزميمو با يه ركابي حسابي انداخته بودم بيرون گفت يه اهنگ بزار منم باسيستم خونه يه اهنگ گذاشتمو رفتم رو مبل كنارش نشستم اهنگ غمگيني بود تو فكر اهنگو شكستاي گذشته بودم ديدم دستمو گرفت تا نگاش كردم ديدم داره اشكاش مياد ازش دليلشو خواستم گفت دوست پسرش بهش خيانت كرده و بعد ازينكه پردشوزده ن حسابي كردتش رفته تركيه من كلي دلداريش دادم كه گذشته ها گذشته و اهنگ شاد گذاشتمو بزور بلندش كردم براي رقصيدن همينطور كه ميرقصيديم لبامو يكي دوبار بردم جلو و ديدم داره همكاري ميكنه بغلش كردمو لباشو خوردمو باهم ميچرخيديم كيرم داشت منفجر ميشد بردمش رو مبل و خوابيدم روش و حسابي لباشو خوردم گفتم بريم روتخت كه بايه حركت سر حرفمو تاييد كرد رفتيم رو تخت همزمان كه لباشو ميخوردم لباساشو در مياواردمو اونم ركابي منو در اوارد خوابيدم روش وكير سفتمو از رو شورت فشار ميدادم به كوسشو سينه هاي كوچيكشو بادست ميماليدم تا اومدم شورتشو بكشم پايين گفت بدون كاندوم نميدمو منم كه فكر همه جارو كرده بودم سه تا كاندوم خونه داشتم رفتم از تو كشو يكيشو اواردمو بعد ازينكه حسابي برام كيرمو خورد كاندومو گذاشتمو اروم كردم تو كسش خيلي تنگ نبود معلوم بود دوس پسرش ننشو گاييده ولي خوب بود داغو ليز يه بيست دقيقه اي تلمبه زدمو ابم رو تو كاندوم كسش خالي كردم كاندومو در اواردمو ساعتو نگاه كردم باخودم گفتم تا صبح بايد نگهش دارم و حد اقل ٥ بار ديگه ميكنمش پس كاندوم رو چيكار كنم كسش خيلي مو داشت و موهاشم كيرمو اذيت ميكردن ازش پرسيدم چرا نزدي كه اونم گف نادم كه وقتي ديديش نكني منو نميدونست تو كف بودم اساسي ساعت حدودا هفت بود كه باز زد بالا و باز اومديم رو تخت ساپورت و شورتشو كشيدم پايينو بعد از خوردن لاله گوش و زبون و گلوش همينطور كه كيرمو رو كسش بازي ميدادم نفسامو ميزدم به شونه هاش كه خيلي بيشتر حشريش ميكرد كاندوم دومو گذاشتمو كيرمو تا ته كردم تو يه اه بلند كشيد كه همين الانم يادم ميوفته حشري ميشم لباشو بادندون گرفتمو يه نيم ساعتي تلمبه زدم همزمان سينه هاشم ميخوردم قبل اينكه ابم بياد كشيدم بيرونو كاندومو در اواردمو ابمو خالي كردم رو كسش گفت چرا اين كارو كردي گفتم ميخوام دوباره ازش استفاده كنم كه گفت نميخواد ديگه بدون كاندوم بكن منم خيالم راحت شد رفتيم شام بخوريم كه يهو فاز رفتن گرفت كه بايد برم خونه مادربزرگم ليلا بخاطر قضيه زن بودنش از خونه طرد شده بود با يه دختر ديگه تو كرج يه خونه اجاره كرده بودن بهونه اوارد كه مايع لنزمو نياواردمو اگه نزارمشون تو مايع خراب ميشن خيلي اصرار مرد و منم نميخواستم بزارم بره به دوستم زنگ زدم و اونم نامردي نكردو سه سوته برام از داروخونه گرفت و اوارد دوستم اومد پيشمون نشست به بهونه حرف زدن تا ٤ صبح موند ولي منتظر چراغ سبز ازمنبود كه بره سراغ ليلا كه اجازه ندادم بهش و رفت اخه چطور ميشه وقتي يكي بهت اعتماد ميكنه ازش سوء استفاده كني ساعت حدودا ٤ ٥ بود كه باز منو فاز سكسي گرفت ليلا از من حشري تر باز رفتيم روتخت اما اين سري گفتم ليلا گفت جان گفتم بريم حموم گفت بريم بردمش حموم و با ژيلت پشماي كسشو زدم تو حموم سردمون بود ونتونستيم سكس كنيمو اومديم بيرون زود خودمونو خشك كرديمو رفتيم زير پتو روتخت لخت بوديم اومدم روش اين سري بدون مقدمه كيرموت اته كردم تو كسش تلمبه كه ميزدم حس كردم تو تمام سكسايي كه داشتيم ليلا يه جوريه ازش پرسيدم عزيزم چرا لذت نميبري گفت اخه بلد نيستي اونجا فهميدم كه سكس خشن ميخواد منم نامردي نكردمو رفتم از تو اشپز خونه طناب بند رخت داشتيم اواردم دستاشو بستم به تختو عين وحشيا افتادم روش گاز ميگرفتم بدنشو جيغ ميزد قشنگ مشخص بود داره ديوونه ميشه اومدم رو كسشو حسابي كس بي مو شو زبون زدم سرعت زبونمو بردم بالا تا اينكه يه جيغ زدو ارضا شد به شيكم خوابوندمشو از پشت همه كيرمو كردم تو كسش چون سكس زياد داشتيم ابم دير ميومد منم ازخدام بود ميخواستم نياد اصلا ليلا با حرفاش ديوونم ميكرد اره عشقم بكن كسمو جربده ليلاااا اهههه عشقممممم جوووووون چقدر داغه نفسممممم اههههه ليلام تو جواب ميگفت اره عشقم بكن مال خودتهههه جرم بده بدو همه كيرتو تا ته بكن تو جوووونن اره اههههه خلاصه ايندفعه ابمو تااخرين قطره خالي كردم تو كسش برش گردوندم تا دستاشو باز كردم اومد نشست روم كير بي حالمو گذاشت لا كسش و لبامو ميخوردو ميگفت تو كجا بودي تا حالا ازين ببعد مال خودمي عشقم ساعت حدودا ٨ ٥ بود رفتم صبحونهررو اماده كردمو سفره رو چيدم اومد باهم صبحونمونو خورديمو كلي كيف كرديم خوشمزه ترين صبحونه زندگيم بود بعد از صبحونه گفتم ليلا عشقم گفت جون گفتم باز بريم گفت خدانكيلي جدي ميگي گفتم اره از خدا خواسته باز رفتيم روتخت و اين سري ساپورتشو تا نصفه كشيدم پايينو همون لب تخت حسابي تو كسش تلمبه زدم اونقدر سرعتمو بردم بالا كه ليلا ارگاسم شد و ديگه نا نداشت منقبظ شدن عسلات داخل كسش دور كيرم يه حس خيلي قشنگ بود كه باعث شد چند قطره اب باقيمونده مو هم تا قطره اخر تو سوراخ كس ليلا خانوم حشري خالي كنم كيرم لاي كوسش مونده بود كنار هم بي حال درازكشيديم ساعت تقريبا يازده شده بود كه پاشد بره دوش بگيره حوله رو براش اماده كردمو اومدم اونم دوشش رو گرفت و اومد تو اتاق خواب كنار ميز ارايش شروع كرد به ارايش و لباس پوشيدن يه لب ازم گرفتن گفت تو ديگه مال خودمي شوهرمي منم از خدام بود خلاصه ليلا ارايششو كرد و رفت سر يه سري سوء تفاهم باهم رابطمون تموم شد و اون الان ازدواج كرده ببخشيد اگه طولاني بود اولين داستانم بود موفق باشين نوشته. اما وقتی همین ادمهای ساکت ، که نه مشکل خاصی دارند و نه تحت خشونت هستند این قابلیت را دارند که چنین خشن عمل کنند و بدتر اینکه، از خشونت ، حتی برای لحظاتی کوتاه در زندگی ، لذت ، ببرند ، برای من بسیار عجیب است» نکنید لطفا، شما برای مسائل پیچیده و عمیق روانی و اون آقا در پست قبل برای مسائل فرهنگی و اجتماعی به ظواهر استناد نکنید لطفا. یکی از بارزترین نمودهای این تربیت، فرهنگ نفاق و دروغ هست. اساسا انسان زمانی به دروغ و نفاق رو میاره که ضعفی حس کنه. هنوزم نمی دانم چرا دلم چنین چیزی را خواست … مرد هاج واج نگاهم میکرد و نمی دانست شوخی می کنم یا جدی ام …برای اینکه بفهمانم ، تنها چیزی که به عقلم رسید این بود که توی گوشش بزنم و فحش بدهم …فحش های سخیفی که نمی دانستم از کجا یاد گرفته بودم … و این کلید انفجار باروت مرد بود دلم میخواست زجر بکشم …باتمام وجود. وقتی صحبت از احساساتی در این حد و اندازه میشود یعنی از کف دادن عقل و اراده و اختیار و اینجاست که خطر ناک است. Наш сайт знакомств дает возможность подобрать желаемого партнера по фотографии, телефонному номеру, анкете. سلام اين يك داستان نيس بلكه يه خاطره از بهترين خاطره هاي زندگيم هس اسمم سارا ٢١ سالمه و هيكل خوش فرمي دارم و وزنم هم ٦٠ كيلوه و سايز سينم هم ٧٣ من عاشق آرمان بودم طوري كه واسش ميمردم و حاضر بودم هر كاري واسش كنم ارمان حدود ١ سال پيش بود كه خيلي اصرار ميكرد كه برم خونه مجرديش ولي هميشه يه ترسي داستم و نميرفتم نميدونم چرا ولي ميترسيدم در ضمن تا اون شب هيچ سكسي ندااشتم با هيچكس خوب شب تولدش رسيد و بهم زنگ زد و گفت كه كيك و وسايل گرفتم و بايد امشب بياي پيشم با كلي اصرار قبول كردم و با آژانس رفتم پيشش ديدم كيك و وسايل خريده خلاصه تولدشو جشن گرفتيم تا اينكه ساعت ١١ شد از ساعت ٧ پيشش بودم گفتم بايد برم و كادومو كه يك ساعت شيك بود دادم ولي اون اجازه نداد برم و من هم مامانم و بابام رفته بود گرگان پيش داداشم خلاصه اصرار كرد و منم قبول كردم اينم بگم كه خيلي پولدار بودن و خونه شيكي داشتن و حمومشونم بزرگ بود و وان داشتند رو مبل بوديم كه تلويزيونو روشن كرد و يك فيلم پورن خيلي عالي گذاشت و نگاه ميكرديم كه يهو دستاشو كم كم ماليد به سینه هام و فشار ميداد من قرمز شده بودم و اون داشت حال ميكرد خدايشش منم حال ميكردم اون قبلا گفته بود كه سكس خيلي خشن دوس داره اونم خيلي خيلي منم خشن دوس دارم ولب نه در اون حدي كه اون شب انجام داد باهام خلاصه منو ميلوسيدو ميليسيد و ميرم سره اصل مطلب زيپه شلوارشو كشيد پايينو كيرشو كه حدود ٢٣ سانت اينا ميشد كه خيلي هم خوشگل بود كرد تو دهنم و گفت ساك بزن منم تند تند ساك ميزدم و اونم اوج لذتش بود اون گفت كستو ميخوام منم گفتم نميشه چون من تا حالا نداده بودم و پرده داشتم ولي جه جوري شد كه دادم الانم نميدونم خلاصه لليس ميزد كسمو و منم كه اوج لذتم بود كاندومو درو ورد خار دار بود خلاصه روغن زد به كسم تا داد داخل اشكم در اومد ديدم بله پاره شده و چقدم خون اومد رفتم تو وان و شستم خودمو و اومدم بيرونو شروع كرد منو برد رو تختش كه ٢ نفره بود و خوابوند رو تخت و تا تخماش ديگه داده بود داخل ديگه تند تند تلمبه ميزد و در همين حال گفت تاخيري زده كه تو دلم گفتم واي چه غلطي كردم درد داشتم ولي كم كم عادي شد و اونم تند تر كرد و ديگه كلي عرق كرده بود همه لباسش خيس بود لباساشو دو اوردم و رسيدم به جورابش كه گفت در نيار خوابيد رو تخت و گفت بشين رو كيرم نشستم و تند تند تلمبه ميزد كه يهو پاشو اورد جلوم كه گفتم چيكار ميكني گفت من خشن ميخوام و گفت جورابامو بايد ليس بزني گفتم نه و گفت تو امشب ماله مني جوراباشو اورد جلو چسبوند به دهنم و منم ديگه داشتم ليس ميزدم واسش جوراباش سفيد بود و خيلي هم كثيف نبود ولي بو ميداد ديگه ليس ميزدم و لذت ميبردم جوراباشو در اوردمو لاي انگشتاشو با انگشتاشو هم ليس زدم و كاندومو ديگه در اورد و بدون كاندوم به جونه كونم افتاد حالت داگي تند تلمبه ميزد و اه اه خودشم در اومد و منم كه ديگه نا نداشتم و يه دفعه ارضا شدم و اون هنوز ارضا نشده بود و گفت گفتم كه تاخيري زدم هميشه عاشق زير گردن و گوشاش بودم واسه همين بوس ميكردم گوشاشو و زير گردنشو سينه هامو ميخود در حالي كه تند تند داشت كسمو ميكرد منم كه حال ميكردم ديگه دردم شديد شد و جيغ ميزدم و يه دفه جوراباشو كه در اورده بودم به دهنم بست كه جيغ نزدم داشتم خفه ميشدم چون كفشاشم فوتبالي بود بو ميداد جوراباش بلندم كرد و وايساد و پاهامو رو شونه هاش گذاشت و تو كسم ميكرد تند تند و ازم لب ميگرفت خسته شده بودم خيلي ولي هنوز ارضا نشده بود در اوردو دوباره واسش ساك زدم ٥ دقيقه اينا و دوبارم كرد اين دفه تو كونم كه جيغم در اومد گفت ساكت اخرشه ديگه ٥ دقيقه هم كونمو كردو گفت داره ابم مياد و در اوردو ابشو ريخت همرو تو صورت و دهنم گفت بخور خوردمو واسش ساك زدم و رفتيم دو تامون تو وان و باهام ور رفتيم و منم از كفه پا تا نوكه سرشو بوس ميكردم و اونم حال ميكرد اينم از خاطرهه عاليه من باز هم از سكس هامون مينويسم خواهشا فحاشي نكنين و به نوشته همديگه احترام بزاريد نوشته. حالا کاری به نقش تربیت ندارم… چون از سر ما گذشته… فقط باید نسل آینده رو خوب تربیت کنیم…. به نظرم آنهایی به سراغ خشونت در سکس میروند که معنی واقعی لذت بردن از بودن با دیگران را از یاد برده اند. یا از همسرشان برای داشتن یک ارتباط جنسی مناسب نا امید شده اند. البته در مورد دوم من هم در گفتگو با مردهای ایرانی منشکل دارم… از هر راهی برای گفتگو وارد شدم آخرش به اینکه خواستم سر اونها کلاه بذارم متهم شدم… باهاشون صادق صادق بودم… گفتن… خواستی ما رو خر کنی و دل ما برات بسوزه…. در واقع چیزی که آدمی به دنبالشه یک » احساس قوی » هست، و بنا بر اصل » تنوع دلپزیره»، این احساس قوی میتونه تغییر کنه. این وسط هم اروپا داره دست و پا میزنه که هر طور شده رئیس بعدی صندوق بین اللملی پول از اروپا انتخاب بشه تا به یک صورتی جلوی سیاستهای بی رویه پولی آمریکائیها گرفته بشه. من هم قبلا مثل شما فکر می کردم و کاملا درکتون می کنم که چی می گید…. اما وقتی همین ادمهای ساکت ، که نه مشکل خاصی دارند و نه تحت خشونت هستند این قابلیت را دارند که چنین خشن عمل کنند و بدتر اینکه، از خشونت ، حتی برای لحظاتی کوتاه در زندگی ، لذت ، ببرند ، برای من بسیار عجیب است اینکه در هریک ازما دیوی چنین سرکش و خشمگین وجود دارد که کنترل ان هم بدست ماست که شاید بر بسیاری از اعمال عادی خودمان هم کنترل درستی نداریم. من زياد اهل سكس و گي نيستم اما اون روز خيلي حشري بودم كونم خيلي خارش داشت هميشه يك پسر بيست وسه ساله بود هر وقت هوس سكس داشتم به اون ميگفتم ميومد و منو ميكرد يادم رفت بگم من سي سالمه اون پسره هم اسمش سجاد بود سجاد كيرش خيلي كلفت بود اوايل فقط منو لا پايي ميكرد بعد كم كم با ليسيدن و با انگشت منو گشاد كرد اون روز خيلي هوس كون دادن داشتم به همين خاطر دلم ميخواست بيشتر از سجاد كون بدم اون ايام ياهو مسنجر اتاق سكسش باز بود و ميشد با بقيه ارتباط گرفت منم لب تاپ رو روشن كردم و كونم رو با وب كم در معرض ديد گذاشتم سيل درخواستها اومد منم با دقت انتخاب كردم دلم ميخواست به چند نفر با هم كون بدم اما ميترسيدم به همين خاطر با دو نفر به صورت جداگانه قرار گذاشتم دقت كردم كيراشون به ترتيب كلفت بشه يعني نفر اول كيرش خيلي كلفت نباشه تا بيشتر لذت ببرم خيلي هيجان داشتم رفتم حموم و خودم رو كاملا تميز كردم نفر اول اومد يك جوون سي و چند ساله چهار شونه خيلي خوشم اومد اما همونطور كه گفتم كيرش زياد كلفت نبود من خيلي خجالتي هستم به همين خاطر زياد حرف سكسي نميزنم وقتي اومد راهنماييش كردم توي حال پذيرايي و براي اينكه زود شروع كنه گفتم زود باشيم تا كسي نيومده اونم بي مقدمه لخت شد منم لخت مادرزاد كرد يكم منو مالوند و سينه هام رو خورد بعد براش ساك زدم و اونم منو انگشت ميكرد بعد منو خوابوند و كيرش رو كرد توي کونم و توي همون حالت كير منو هم ميمالوند من كيرمو اسپري بي حس كننده زدم چون ميدونستم ابم بياد ديگه سكس نميخوام اونقدر تلمبه زد تا ابش اومد و اونو روي كونم ريخت و رفت من خيلي حال كردم رفتم خودمو شستم و يك ساعت صبر كردم و با نفر دوم كه اون سي سال داشت قرار گذاشتم اونم تا اومد بي مقدمه منو خوابوند و حسابي كونم رو خورد و ليس زد بعد منو مجبور كرد ساك بزنم البته من خودم هم دوست داشتم بزنم اما اون كلا دوست داشت خشن باشه منم بدم نميومد بعد گذاشت در كونم و فشار داد دردم اومد گفتم اروم اونم گفت خفه كوني و چند تا محكم زد در كونم حسابي سرخ شد بعد در حالتهاي مختلف منو گاييد منم چون كونم از سكس قبلي باز بود حال ميكردم خوابيده در حالت خم حالت سگي حالت رو به ديوار و يك پام بالا و در اخر كيرشو كرد توي دهنم و من رو مجبور كرد ساك بزنم ابشو خالي كرد توي دهنم البته ابش زياد نبود منم قورت ندادم و همشو ريختم بيرون اونم تشكر كرد و رفت منم حسابي كرده شده بودم اما هنوز چون ابم نيامده بود حال داشتم يكي دو ساعت صبر كردم كونم حالت طبيعي بگيره زنگ زدم سجاد اونم اومد و منو حسابي كرد اينبار زير كون دادن به سجاد اب خودم هم اومد از هميشه بيشتر روز خيلي خوبي بود دوست دارم به چند نفر با هم بدم اما تا الان جرات نكردم الان چهل سالمه اما كونم هنوز خوب و سفيده الانم با يك ماساژور هستم مياد منو ماساژ ميده و بعضي وقتا ميكنه قصه بار اول اون رو بعدا براتون ميگم نوشته. حتی اینکه خودم در سالهای دور چنین چیزی را نخواستم ، هم ، مهم نیست … اما اینکه این مقدار از خشونت در هریک ازما وجود دارد و براحتی هم می تواند از حالت بالقوه بودن تبدیل به فعلیت شود برایم عجیب است. حرف شما درسته، من هم به سلیقه این دوستان احترام می گذارم هرچند که نمی پسندم ولی بدون اغراق من تا امروز تو زندگیم پیش نیومده با خانمی ایرانی باشم که اولویتهاش غیر از اولویت های اشاره شده در این سایت باشه. پس شما را نزد مرد غریبه ای بفرستند که این بابای توست و شما مجبور باشید او را پدر خود دانسته و در خانه­اش زندگی کنید … حالا تصور کنید در این هاگیر و واگیر، سیاه­پوست هم باشید … تصور کنید بیش از چهار دهه از آن روزگاران گذشته باشد. تعریف شما از مشکل خاص چیه؟ یا تحت خشونت بودن رو چه چیزایی میدونین؟ شما اگه مشکل خاصی نداشتین و تحت خشونت هم نبودین چرا پا شدین این همه راه مهاجرت کردین؟ من وقتی از خودم میپرسم چرا در کشورهایی که آزادی جنسی و روسپی خانه هست، باز هم مردهایی هستن که بجای دفع شهوت در اونجا، دست به تجاوز میزنن؟ جوابم به خودم اینه، کسی که در اون شرایط براش امکان دفع شهوت فراهمه و اون از هزینه ی مالی اونجا هم بر میاد اما اونجا نمیره و تجاوز میکنه، احتمالا شهوت لایه بیرونی انگیزه ی اونه و خشونت انگیزه ی درونی، خشونتی که میتونه ریشه در خشم های فروخورده و حقارت های متحمل شده باشه. «من ادم ساکتی هستم اینرا همه اطرافیانم اذعان دارند. فکر میکنم که همه از موضع دولت آمریکا بر علیه ویکی لیکس خبر داشتند و کوتاهی دست آمریکا برای جلوگیری از نشت اطلاعات. برای خشونت و احساساتی که عموما در سکس میتونن آزار دهنده باشن، قرار دادن یک » کلمه ی امنیت » کلمه ای که با گفتنش بازی احساسی تموم میشه توصیه میشه. هم ساک داره هم کون ميده تازه اب يارو هم مياد. بنابراین فکر می کنم اول باید تعریف شما از دندان شکن بودن رو بشنوم و بعد بتونم بگم که پاسخهای من دندان شکن هستش یا نه…. این خشونت درجات مختلف دارد و نسبت به شخص و موقعیت فرق میکند. اما در مورد قسمت دوم، از اونجایی که یک تجربه شخصی اسم بردی تجربه شخصی خودم رو می گم. چون اینجا این اتفاق امکان داره برای یک مرد از طرف زن بیقته و می دونست که چی کار باید کرد تا رابطه سالم بمونه…… خلاصه اون تجربه چشم من رو به واقعیتی باز کرد… و اون واقعیت هم چیزی جز اعتماد کردن به پارتنرت نیست…. شخص سوم هم میشم برا زن و شوهرایی ک دوسدارن رابطه فانتزی داشته باشن. با فاصله یک میز از این دو دختری هست که داره به زن اون مرد خیانت می کنه و با شیطان صفتی سعی در فریب همه ماها داره. یعنی اون هر حرفی زد دوستانه تدبیرش کنی…. من نمی گم چرا نویسنده های نسوان سکس می خوان. و سرم رو گذاشتم رو شونه دوست پسرم و گریه کردم…. عزیزم خیلی از آدمهایی که فکر می کنیم نرمال هستند تا درجاتی ساود مازوخیسم دارند. فرهنگ و تربیت محیطی که در آن بزرگ میشویم چه خانواده و چه جامعه خیلی در این فرایند نقش دارد. چند ماه بعد این اتفاق تکرار شد بدون اینکه اینبار دعوایی کرده باشه… اما احساس میکردم از این نوع رابطه همراه با خشونت بسیار لذت می بره و واقعا اون زمان برام سوال بود که ایا این نوع رابطه رو برای خشونتش دوست داره یا برای خود رابطه و یکنواخت نبودنش و فرق داشتن با دیگر مواقع و راستش می ترسیدم از اینکه این خشونت باشه که براش جایگزین لذت بدنی شده و همین ترس بود که باعث شد درموردش حرف بزنم و اعتراض کنم و دیگه هم تکرار نشد دوم چند ماه پیش از مرد خواستم که خشونت بخرج دهد …نمی دانم چرا …اما دلم میخواست کسی کتکم بزند و ازارم دهد …. حالا تردیدی که برای من به وجود اومده این هست که اگه در از دست رفتن این کنترلها شرایطی خارج از اراده ما به وجود بیاد، واقعا تکلیف چیه؟ محمد بیجه رو احتمالا می شناسید. آنال سکس مثل دفع مدفوع است یعنی فرد هنگامی سکس خارجی مکانیسم لذت آنال سکس مثل دفع مدفوع است یعنی فرد هنگامی که در انتهای روده بزرگ خود یا رکتوم مدفوع دارد دچار احساس تنش می شود و زمانی که این مدفوع دفع شد این احساس تنش از بین رفته و ارامش حاکم می شود سکس خارجی. و اما شاید اونهایی که گذاشتن و رفتن…. و گقت تو هم بهتره در مقابلش گارد نگیری و روابط رو به سمت دوستانه هدایت کنی…. حالا همین دختر، با همین نیاز و عطش برای به دست آوردن مرد و پاسخ به نیازش از ادبیات معکوس استفاده می کنه. من حدس می زنم شما قطعا متولد پیش از اواسط دهه پنجاه هستید. اما با این پول ماشین نمی خرم بلکه سرمایه گذاریش می کنم. چون واقعا مهم اینکه چطور با گفتگو درست هم در کنار دوست دختر یا دوست پسرمون به عنوان یک شریک غم و غصه و شادیهاش باشیم و هم به حریم شخصیش احترام بذاریم…. Alexa Grace takes a big black cock Сайт знакомств в Москве позволит Вам найти вашу любовь в столице и Московской области. با حرفهایی هم که می زنید فکر می کنم شناخت کاملی از فضای داخل کشور ندارید. اولین بار که اتفاق افتاد سال سوم ازدواجم بود. پی نوشت: من با کسی سر جنگ و دعوا ندارم…. پس می بینی من بدبین نیستم، بد دل هم نیستم. بسیاری از رفتارهای ما بدون اینکه بدونیم ریشه در تاریخ تکامل ما دارد. هر کسی خودش می دونه که چطوری از زندگیش لذت ببره و تو زندگی به چی توجه کنه و اولویت زندگیش چی باشه…. بشدت احساس میکرد بهش نامردی شده و…. من مثل یک ربات گوشه ای فقط نگاه میکردم و نگرانی توام با ترس تمام وجودم رو فراگرفته بود. حتی لذت می برم از صریح و بی پرده بودنشون و از اون مهمتر صداقتی که خودشون با خودشون دارند. تا اینکه تحویل نهایی پروژه رو گذاشت تو هاوایی…. خانومی ک اهل عشق و حاله یا پسر کم سن و سالی ک دوسداره عشق کنه تو تلگرام بهم پی ام بده من زنگ میزنم خودم بهش. در آن دروان ، مردان خشن قوی تر بوده و بهتر مثلا شکار می کرده اند و غذا تهیه می کرده اند ، لذا جنس زن به مردانی که قدرتمند بوده اند، ناخودآگاه متمایل است. همه ما دوستداریم کمی خشونت رو تجربه کنیم. در این شرایط کاملا طبیعی و بدیهی هست که زنها از ابزارهایی که در اختیار دارند استفاده کنند. در قابوسنامه من به پاسخی می گم دندان شکن…. تصور کنید مادرتان — همان مادر نوجوان که اکنون جوان شده است — بخواهد شما را به کانون اصلاح و تربیت بسپارد تا از شرتان خلاص شود، اما استثنائاً شانس بیاورید که ظرفیت کانون تکمیل باشد. خیلی راحت می تونید پارتنرتون رو از بین اونها انتخاب کنید…. در هر صورت باید با به کار گیری تفکر منطقی از این نوع احساسهای زشت و زود گذر که حتی بعد از اتمام آن حتما پشیمانی ببار دارد دوری کرد. حداقلش این است که رفتارهای نامربوطی می­کنند که دیگران را ناشاد و خودشان را ناشادتر می­کند. و فکر می کنم برای حل موضوع اول باید مرز ارزشها رو برای خودمون شفاف کنیم مثلا یا سکس می خواهیم یا نه… حالا اگه می خواهیم و دختره هم می خواد دیگه به اینکه این موضوع فکر نکنیم که باز دارن سر من کلاه می ذارن …. کار دوست دختر من به سکس با کسی کشید که به قول خودش تنها جذابیتش براش مدل موهاش بود. وقتی پیش درامد خشونت که همانا دروغ ، تهمت و ناسزا و بدگویی است ، در همه ابعاد از سایت های اینترنتی تا روزنامه ها و رسانه ها و حتی صحبت های معمولی بین ادمها اینچنین رایج و مرسوم شده ایا نباید از روزهای اینده ترسید ؟ خشونت در همه ما به یک اندازه وجود دارد اما مشکل اینجاست در کشورما ابزار کنترلی ان روز بروز دارد قدرت خود را از دست میدهد …. در ضمن اینکه از نویسندگان این وبلاگ هم که به سکس فکر می کنن ناراضی هستی…. در مورد قسمت اول حرفت، نتیجه گیری صحیحی نکردی چون فرض درستی نگرفتی. نمی دونم تا به حال دچار این تردید فلسفی در خصوص مفهوم خیر و شر شدی یا نه. پس بالاخره اعتراف کردی که دیوونه ای آخه فقط دیوونه ها از خشونت اونم از نوع جنسیش لذت می برند! خداوند شما پنج نفرو برای اسلام و مسلمین حفظ کناد انشااله مخصوصا بانوی قدسیه مومنه مطهره سامانتا رضوان اله تعالی علیه که هرچند در غیبت تشریف دارند اما همانطور که انسانها از خورشید پشت ابر بهره می برند از نفحات قدسیه ایشان هم ما بهرمندیم که اندرونی باعنایات ان وجود نازنین است که پابرجاست و هرچند این روزها سرگرم مبارزه با دجال زمان بانو تناردیه جهنم اله تعالی علیه می باشند اما ما منتظران هرروز برای پیروزی ایشان در راند دوم مبارزه حق علیه باطل دست های خود را بلند می کنیم و برای سلامتی ان وجود نازنین از درگاه ایزد منان طلب سلامتی و مغفرت داریم …. خیلی ها نمی تونن و یا نمیخوان این حس ها را بپذیرن. کس لیسی دو تا لزبین سکسی لزبین بيرون ميديدم لباسم رو كه آماده كردم جا به جا شده ميدونستم كار ياسره ولي به روش نمي آوردم يه بار هم كه فكر كرده بود من خوابم اومده بود تو اتاقم گوشه پتو رو بلند كرده بود داشت به پاهام نگاه ميكرد صداي نفسش رو ميشنيدم هم خنده ام گرفته بود هم نميخواستم بهش زياد رو بدم ولي گاهي هم بهش حال ميدادم مثلا ميگفتم بيا من رو ماساژ بده ميفهميدم كيف ميكنه چند بارم كيرش بزرگ شده بود كه من ديدم ولي چيزي بهش نگفتم خلاصه كه ياسر از هر سکس لزبین ایرانی. عده ای مثل نویسنده های نسوان به این آگاهی می رسند و عده زیادی که نمی رسند آدم رو دیوونه می کنند. اگه مردی حامی باشه… می گن به شعور و آزادی ما احترام نمی ذاره و ما رو دست و پا چلفتی می دونه… مردسالاره…. به خاطر این چیزهاست که من نسل خودمون رو نسل بی هوتی می دونم. اما فکر می کنی وقتی در قانون مجازات اسلامی ، کودکی که تا این حد شکنجه شده دوباره تحویل پدر و مادرش داده میشه … و همون پدر اگر دختری داشته باشه و بزرگ بشه همونطور که در 4 سالگی مثلا شکنجه اش کرده می تونه در بزرگسالی اون دختر رو بکشه و پول دیه اش رو بپردازه… در چنین جامعه ای با چنین قوانین انسانی اسلامی! زندان بانها چطور تونستند رفتارشون رو برای خودشون توجیح کنند؟ آیا قبل از انجام آزمایش متوجه همچون رفتاری در وجودشون شده بودند. تا جایی که دیگه هیچ کنترلی روش نبود…. مرد فهیم و بسیار مودب بادیسپلین … عدالت خواهی نسوان خوراک فرهنگی پراکنده. بدونه که الآن خشنه و اینو بتونه کنترل کنه. یا اینکه اون خوی فرشته گونه رو تقویت کنند و از اون لذت ببرند! مثلاً وادارش می­کرد هفته ­ای یک کتاب بخواند و مطلبی در مورد آن بنویسد. این یک اصل است و فرافکنی آن اشتباه. فرهنگ مردسالاری و به تبع اون تربیت جنسی ناصحیح جامعه ما رو اعم از زن و مرد بیمارهای جنسی ای بار آورده که نتایجش تو زندگی روزمره تک تکمون مشهوده. خواهش می کنم هر کس که اندک علاقه ای به روانشناسی داره «آزمایش زندان استنفورد» رو در گوگل جستجو کنه. مثلا همین الان با دوستاش رفته بار من خسته بودم نرقتم…. و این من رو به شدت عصبانی می کرد… هرجور باهاش رفتار می کردم فایده نداشت…. این دو جنبه خشونتگرایی و خشونت طلبی اونها هم آسیب مستقیم و شدید تو این زندگی روزمره نداره البته تا اونجایی که بیماری نشده. و اگه فکر می کنید که نمی تونید منطقی بحث کنید و برای دفاع از خودتون مجبور به فحش و گفتن حرفهای زننده و دادن القاب بی ربط خواهید شد… در اون صورت من از ادامه بحث با شما معذور هستم…. اختیار ش رو نداره احساسات، هر احساسی، میتونه به رابطه جنسی کیفیت بده، این احساس میتونه عشق، محبت، مالکیت، در اختیار بودن و خشونت باشه. یعنی انتقاد از مردها برای اصلاح پذیرفته می شه ولی رهبری نه! درهمان سال اول تحصیل در دانشگاه، دو جایزه برای دو نمایش به او تعلق گرفت. موارد مشابهی از تجاوز که با آزار جنسی و جسمی و حتی شکنجه و قتل همراه میشه بیشتر من رو معتقد به جوابم میکنه. قضیه تجاوزی که مطرح کردین، حاصل خیلی چیزهای دیگه در جامعه غیر از مثلا میل زنها به تجربه ی خشونت هست. در جامعه جهان سومی مثل ایران، قانون نه تنها در راستای پر کردن خلاء کمکی به زن نکرده که عملا دست مرد رو برای هر سو استفاده ای باز گذاشته. لی لی خنگه: اولاً طرف صحبتم با شما نبود! البته من جستم و خوب خیلی هم جدی نبود… اما یکبار جستی ملخک …. پس از پایان تحصیل گوینده اخبار تلوزیون شد. باز به تجربه می گم زنهای ایرانی به مراتب بیش از مردها خواهان سکس هستند. یک زمانی گذشت و این در بغل گرفتن ، شد ، شروع یک هم اغوشی …. این در حافظه تاریخی زنان باقی مانده است، اما نکته اینجاست : مردی با عرضه است که بداند کی خشن باشد، کی مهربان باشد و کی به زنش محبت کند. بابا چرا نظر من رو پاک کردی؟ من که نوشته ات رو خوندم فکر کردم ویولیتا نوشته. و این بنظر من بسیار ترسناک است. یعنی خوب بالاخره ما زنها علاقه مند به سکس باشیم یا نه؟! Пообщаться в чате, договиться о встрече, осознать подходите ли Вы друг другу. ممنون ویدا جان که بحث رو وارد فضای منطقی کردی به قول خود شما، بحث بر سر مرد یا زن نیست. ولی به قول سهراب: چشمها رو باید شست…. ولی زندگیم رو الان تباه نمی کنم که مبادا ایشون خیانت نکنه…. از جنس همون باور نکردنهایی که دوست دختر من باور نمی کنه از اینکه می گه از سکس بیزاره منظورش اینه که بی عرضه پس چی شد. مشکل ما این شده که نمی دنیم چی ارزش هست؟! باید مرز بین یک بازی سکسی با خشونت کنترل شده و یک خشونت کنترل نشده معلوم باشه. من ادم ساکتی هستم اینرا همه اطرافیانم اذعان دارند. برای همین وقتی بچه های کوچیک ناخواسته سکس والدین رو میبینن فکر میکنن اونها داران هم دیگرو اذیت میکنن و اثر روحی بدی میزاره روشون. و دوم اینکه روش گفتگو رو بدونیم…. کسی لینک دانلود داره ؟ عکس دختر همجنس باز بلوند اشنا که کیر هم دوست دارند کوس لیسی و همجنس بازی +کوس و کون بسیار زیبا+کس لیسی دو تا لزبین سکسی کليپ جق زدن سکسهاي کامل. نیچه میگه: سراغ زنها میروی؟تازیانه ات را فراموش نکن! و در مورد خانم متاهلی که با چند نفر دیگه چت کنه…. البته این فرایند را با تمهیداتی برای آنها باورپذیر نمود بعد از مدتی هرکدام از این دو دشته که از آغاز بصورت تصادفی و همسان سازی Matching انتخاب شده بودند، در نقش خود فرو رفته و آنچه را از آنها انتظار می رفت به نمایش گذاشتند. در هفده سالگی مجری رادیوی محلی­شان شد. من در سکس بسیار آروم هستم ولی گاهی شریک جنسیم مرا مجاب به خشونت میکند. واقعا متاسفم که مردان و زنان ما فقط به ارتباط به عنوان دست مایه ای برای حل مساله بهره می گیرند. پسر خوب پسری بود که متلک نمی انداخت، دختر بازی نمی کرد، به یک معنا پخمه. وقتی بهش گفتم متاسفانه این مرض درمان نداره اول از همه بهم یادآوری کرد که این مرض نیست! نوشته ها و تجربه های شخصی من نباید مستمسکی شود که زنان از خشونت در رابطه لذت می برند. تصور کنید برای اولین بار در نه سالگی مورد تجـاوز قرار گیرید و بالاخره تجاوزهای مکرر این و آن، که یکی از آن­ها دوست مادرتان باشد شما را در چهارده سالگی حامله کند. ولی در آخر با بستن یک اتهام آبکی تجاوز توانستند که جولیان آسانژ را به میزان زیادی ساکت کنند. یک خشونت بی سابقه در حرکاتش و حتی لمس کردنش …… درد می کشیدم اما نمی خواستم اعتراضی کنم …دلم میخواست اینطوری ارومش کنم …… این اولین تجربه من از یک سکس خشن بود و چند روز تمام بدنم درد میکرد. یادم نمی رود …مدت ها بعد از فاجعه اسید پاشی به صورتش توسط خواستگار سابق، همچنان با انرژی و انگیزه، اطمینان می داد می تواند ازدواجی داشته باشد که همه دخترهای سالم حسرتش را بخورند. چهارم اینکه شما، عده ای، خیلی از افراد ، عمدتا زنها پذیرای خشونت در سکس هستن نکته ی تاسف باری نیست. متاسفانه اخلاق در اجتماع ما با سرعت فزاینده ای رو به نابودیه. یه دختر کم سن و سال هم چند وقته داره با من زندگی میکنه پایه همه جوره عشق و حال هستیم. نمی فهمید که من چرا اون رو باید با خودم ببرم…. اینکه تا چه حد خشن بودن و خشونت کنترل نشده در جامعه ی ما توجیه شده خیلی ترسناکه. بله اون کسی نیست به جزء رئیس خزانه داری آمریکا. غافل از اینکه موتور حرکت همین جریان هم تا حدود زیادی مردان هستند. پی نوشت: یاد انتهای سریال دایی جان ناپلون افتادم که اسدالله داستان زن سابقش را تعریف می کرد که با البغدادی فرار کرده بوده است و …. خوب خاطرم هست زمانی که 11 سال سن داشتم، موجود خرفتی بهم گفت وقتی دختر زیبایی رو می بینی به زمین نگاه کن تا به اندازه ریگهای زمین ثواب به حسابت واریز شه. شاید فرقش با بقیه احساسات اینه که در صورت کنترل نشدن، میتونه ضررهای آشکارتری به فرد و اطرافیانش بزنه. خشونت زندانبان ها بی مهار شد و زندانیان تسلیم و پذیرا شده بودند. دختری که تا این حد فضای آزاد داشت تا لحظه آخر اصرار داشت بگه حتی از هم لب هم نگرفتند. اصغر اشفته خونه رسید و به زمین و زمان فحش میداد باکسی دعواش شده بود و معلوم بود فشار زیادی رو تحمل می کنه. مدیر اون پروژه علاقه خاصی داشت که با من لاس بزنه…. یعنی اونایی که فکر میکنن رفتار طبیعی هیچ خشونتی توش نیست باید بدونن که فقط شصت درصد رو به خودشون اختصاص دادن…. راستش مشاور من میگه این یه بیماری نیست و عادیه و چهل درصد ملت دارن…. حالا هم در موقعی که اثرات سیاستهای انبساتی پولی آمریکا به ته خط رسیده و کشور شدیداً تحت فشار صندوق بین اللملی پول است که از سیاست چاپ بدون پشتوانه پول دست بردارد برای خفه کردن صدای اعتراض بزرگترین منتقد سیاست های انبساط مالی چه کاری بهتر از بستن یک اتهام تجاوز به شخص بی گناه است تا برای همیشه کاریر کاری طرف به باد فنا رود؟ لازم نیست که آدم خیلی باهوش باشه که حدس بزنه چه کسی الان داره فشار می آره که آقای خان از کار برکنار بشه.。

سکس خارجی کلیپ سکسی‌ زیبا و خفن مخصوص جلق آلِکسا گریس

اوج لذت سارا

این خشونت دوست داشتنی

سکس لزبین ایرانی جدیدترین کلیپ سکس ایرانی همجنس باز ایرانی‌دو تا لزبین

کون دادن من به سه نفر در یک روز

سكس با ليلا خانوم حشري




2021 www.proinnovate.co.uk